اثر تغذيه بر روي قسمتهاي مختلف سيستم ايمني طیور:

 

اثر تغذيه بر روي قسمتهاي مختلف سيستم ايمني طیور:

مترجم:مهندس محمدرضا دباغچیان

فارغ التحصیل رشته مهندسی کشاورزی- علوم دامی از دانشگاه تهران

 

اثر تغذيه بر روي قسمتهاي مختلف سيستم ايمني:

تغذيه نقش بسيار مهمي را در جهت حفاظت ميزبان بر عليه هجوم عوامل بيماريزا بر عهده دارد. كمبود در تغذيه طيور مي تواند اثرات زيادي بر روي وظايف سيستم ايمني داشته باشد كه اين اثرات غالباً اثرات مضري مي‌باشند.مواد مغذي مشخص و قابل تعديل وظايف سيستم ايمني را بوسيله روشهاي گوناگون بر عهده دارند.

تنظيم تغذيه‌اي سيستم ايمني:

مواد مغذي براي ساختن سدهايي در جهت حفاظت سلولها و

 

بافتها در برابر عوامل مهاجم خارجي مورد نياز هستند. اين سدها

 

 به عنوان ايمني غيراختصاصي و شامل پوست و تمام سدهاي

 

 فيزيكي ديگر مي‌باشد.

برخي مواد مغذي داراي اهميت بخصوصی در پيشرفت اوليه سيستم ايمني مي‌باشند. سطوح ويتامين A  براي ايجاد بهترين حالت ايمني خيلي بيشتر از حالتي است كه ما فقط به مقدار رشد و ضريب تبديل غذايي اهميت مي‌دهيم . اين نشان مي‌دهد كه اگر ما به دنبال يك سيستم ايمني كامل هستيم مي‌بايست سطوح ويتامين A  بيشتري را نسبت به حالتهاي عادي بكارببريم.

 

 ( Sklan et al., 1991., Friadman and sklan, 1997 ).

ديگر مواد مغذي كه در پيشرفت سيستم ايمني نقش بسيار مهمي را ايفا مي‌كنند عبارتنداز : لينولئيك اسيد، آهن، سلنيم و بعضي از ويتامينهاي گروه B .

 

 ( Klassing 1998).

قسمت اعظم پيشرفت سيستم ايمني در اواخر جوجه كشي و اوابل زندگي جوجه رخ مي‌دهد.از اين رو وضعيت سيستم تغذيه مادر اثر مهمي را بر روي سيستم ايمني جوجه مي‌گذارد.

اگرچه پاسخگويي به عوامل عفوني احتياج به مكانيسم‌هاي بسيار پيچيده‌اي دارد و عوامل واسطه‌‌اي بسيار زيادي را نياز دارد ولي مقدار واقعي موادي كه در اين پاسخگويي شركت مي‌كنند بسيار كم است. وزن لکوسيتها چيزي در حدود 42/0% وزن بدن جوجه محاسبه مي‌شود. مقدار كل وزن آنتي‌باديهاي موجود در بدن نيز در حدود 1/0% وزن بدن آن محاسبه مي‌شود و اين مقدار هم تنها در هنگام مواجهه با عوامل بيماريزا قابل مشاهده و اندازه‌گيري مي‌باشد. ( Klassing 1998).

مقدار زيادي از تقاضاي مورد نياز براي جيره غذايي در طول يك مبارزه بين سيستم ايمني و عوامل بيماريزا از سوي لكوسيتها نيست بلكه از جانب پاسخگويي مرحله حاد مي‌باشد. اين پاسخ اندكي پس از قرار گرفتن در معرض ايمنوژن بروز مي‌كند و بوسيله ساختن پروتئين‌هاي مرحله حاد كه بوسيله كبد و ساخته مي‌شوند.

 

(Grimble , 1996., 1998., Moldawer and copeland, 1997 ). ايمني تغذيه‌اي به توزيع موادمغذي مشخص در بدن فرد ميزبان در جهت محدود كردن تاخت‌و تاز عوامل بيماريزا برمي‌گردد. سودمندي اين استراتژي را مي‌توان به اين صورت نشان داد كه بالا بردن آهن در پلاسماي خون باعث از بين رفتن و مرگ و مير اشرشياكولي مي‌شود. ( Tufft and Nackels, 1991 )در قسمتي از پاسخگويي مرحله حاد ، آهن و روي از گردش عمومي خارج مي‌شود و اين محدوديت به عوامل پاتوژن بسيار ضربه مي‌زند.

Hormonal milien Immune cells  داراي گيرنده‌هايي براي انواع زيادي از هورمونها كه با جيره تنظيم مي‌شوند مي باشند كه شامل انسولين،‌ فاکتورهای رشد شبه انسولین، گلوكاگون، تيروكسين و كورتيكوسترن مي‌باشد. ( Klassing 1998).

بهبود در هر دو نوع سلول واسطه و پاسخ ايمني در يك مدت محروميت كوتاه مدت (24-12 ساعت ) قابل مشاهده است. محدوديت‌هاي غذايي بلندمدت موجب آسيب رساندن به سلولهاي واسطه مي‌شود.

اهمیت موادمغذي:

پيچيدگي زياد پاسخ ايمني مستلزم داشتن مولكولهاي مرتبط بسيار زيادي مي‌باشد. اين واسطه‌ها بوسيله مواد مغذي كه توسط ميزبان حورده مي‌شود، مشتق مي‌شوند. ايكوسانوئيدها از اسيدهاي چرب اشباع نشده 20 كربنه تشكيل شده‌اند. اين تقسيمات از خانواده 6- n  اسيدهاي چرب اشباع نشده (PUFA)  در زمينه فعاليتهاي پيش التهابي بسيار قويتر از آنهايي هستند كه از خانواده 3-n PUFA مشتق شده‌اند.

جيره‌اي كه با PuFA 3-n غني شده است باعث كاهش چشمگيري در پاسخهاي التهابي نسبت به  Eimeria tenella مي باشد. ( korver 1997 )

همچنين ويتامينهاي E, D, A  داراي نقش تنظيم كنندگي در سيستم ايمني مي باشند. (cook , 1991 )

فعاليت اجزاي سلولي سيستم ايمني داراي نتايج زيان باري از جهت ايجاد مولكولهاي مخرب در microenvironmet  مي‌باشد.

اين مولكولها توسط بدن و در جهت مبارزه با عوامل بيماريزا ساخته مي‌شوند ولي دراغلب موارد به سلولهاي ميزبان نيز ضربه مي‌زنند. اغلب اين مولكولها داراي پايه اكسيژني مي‌باشند.

فعاليت ويتامينهاي E,C  با همديگر و به عنوان يك آنتي اكسيدان موجب حفاظت سلولها در برابر آسيب‌هاي ROS مي‌باشد. جيره حاوي سيستنين موجب اتحاد در مورد آنتي اكسيدان گلوتاتيون مي‌شود. همچنين جيره‌اي كه داراي نقص در مورد سولفور آمينواسيد باشد مي‌تواند اثرات پيش اكسيداني در مورد in-vivo مي‌باشد. (Grimble1996)

بوسيله افزايش توانايي ميزبان در مورد حفاظت در مقابل ROS ، مي تواند جوابگويي بسيار شديدتري را در هنگام مواجهه با عوامل بيماريزا ( Pathogene)  ايجاد كند.

افزايش حجم و فضاي معدي تنها موجب افزايش مصرف خوراك در دام نمي‌باشد. بلكه ما همزمان داراي افزايش قابل توجه باكتري در اين فضا خواهيم بود كه ممكن است بيماريزا و يا غير بيماريزا باشند. بدن مي‌بايست تعادلي را بين اين دو نوع باكتري ايجاد كند و اين تعادل موجب جذب بهتر مواد مغزي در فضاي معدي مي‌باشد.

تركيب شيميايي جيره موجب عوض شدن جمعيت ميكروبي معده مي‌باشد كه اين موضوع با افزايش گرانروی هضمی صورت مي‌گيرد ويا موقعي روي ميدهد كه تنها مواد غذايي خاصي در جيره توسط باكتريهاي مشخص مصرف مي‌شوند.

اثر تغذيه محدود شده و يا جيره خاص در روي سيستم ايمني:

در خلال مكانيسم‌هايي كه در قبل بحث شد تغذيه با موادغذايي مشخص مي‌تواند اثرات مثبت و يا منفي زيادي بر روي پاسخ ايمني حيوان مي‌باشد.

محدوديت غذايي:

اعمال محدوديت‌هاي غذايي كوتاه مدت (24-12 ساعته ) موجب بالا رفتن پاسخ جوجه هايي كه داراي تغذيه در حد کافی مي‌باشند نسبت به واكسيناسيون مي‌باشد. ( cook 1991 ).اعمال محدوديت‌هاي بلندمدت مي‌تواند موجب اثرات زيان باري بوسيله افزايش سطح كورتيكوسترون شود.

انرژي:

محدوديت غذايي در مورد پرندگان مي‌تواند اثرات متفاوتي را بر روي وظايف سيستم ايمني پرنده بگذارد. اين اثرات با توجه به مقدار موادمغذي درون جيره متغير مي‌باشد. هنگامي كه جوجه‌ها با جيره‌اي كه از نظر كالري و اسيدهاي آمينه دچار كمبود است، تغذيه مي‌شوند، پاسخ ايمني اين جوجه با جوجه هاي كنترل كه جيره كافي دريافت كرده‌اند فرقي نمي‌كرد.

افزايش مصرف اسيدهاي آمينه كه موجب نقص در كالري دريافتي و كامل بودن اسيدهاي آمينه جيره مي‌باشد موجب كاهش پاسخگويي آنتي‌باديها مي‌شود. ( cook 1991 ).

كربوهيدرات:

بنسون و همكاران ( 1993) نشان دادن كه در جيره‌هاي داراي سطوح انرژي يكسان

قسمتي از اين اثرات ممكن است ناشي از اثرات پيش التهابي جيره هايي باشد كه داراي سطوح بالاي n-6 PUFA  مي‌باشند.

ليپيدها:

تركيب اسيدهاي چرب جيره مي‌تواند اثرات قابل توجهي بر روي specific  و واكنش‌هاي التهابي سيستم ايمني بگذارند.

اين اثرات به ميزان قابل توجهي با وجود ايكوسانوئيدها وابسته مي‌باشد. ايكوسانوئيدها از اسيدهاي چرب 20 كربنه اشباع نشده تشكيل شده‌اند. ايكوسانوئيدهاي مشخصي كه از n-3 PUFA مشتق مي‌شوند داراي توانايي پيش التهابي بسيار كمتري نسبت به همتاهاي خود كه از n-6 PUFA تقسيم شده‌اند مي‌باشند. از انواع ايكوسانوئيدهاي n-3 PUFA مي توان به پروستاگلاندين E3 و لكوترين B5‌ اشاره كرد و همين طور از ايكوسانوئيدهاي n-6 PUFA مي‌توان به پروستاگلاندين E2  و  لكوترين B4  اشاره كرد.

بنابراين،  n-3 PUFA موجب اثرات ضدالتهابي مي‌شود كه اين درست بر خلاف n-6 PUFA مي‌باشد كه موجب اثرات التهابي مي‌باشد.

ويتامين‌ها:

اثر ويتامين A  بر روي وظايف سيستم ايمني قبلاً بحث شده است. ويتامين E  مي‌توان اثرات ضدالتهابي داشته باشد كه اين عمل توسط كاهش پروستاگلاندين توليدي توسط لكوسيتهاي فعال مي‌باشد. مونوسیت های محیطی موجود در خون گيرنده‌هايي براي 1 و 25 دي هيدروكسي كول كلسيفرول مي‌باشد و ممكن است با كاهش فعاليت IL-1  وابسته باشد. ( cook 1991 ).

ويتامين‌هاي محلول در آب نيز در پاسخهاي ايمني دخيل هستند. ويتامين C به شدت درگير احياي وظايف ويتامين E پس از آنكه اين ويتامين موجب دفع راديكالهاي آزاد مي‌شود ، مي‌باشد و به اين وسيله موجب حفاظت ميزبان بر عليه ROS ميشود. ويتامين B6 اگرچه خود يك آنتي‌اكسيدان نمي باشد ولي نقش بسيار مهمي را در دفاع آنتي‌اكسيدانها به خاطر نقش متابوليكي خود در ساخت سيستسين ايفا مي‌كند.

مواد معدني:

كمبود مس مي‌تواند باعث كاهش پاسخ آنتي باديها شود. و اضافه كردن مس به جيره غذايي طيور مي‌تواند باعث اقزايش پاسخ اوليه آنتي باديها شود.

كمبود روي همانطور كه در بالا نشان داده شد، موجب توقـف وظايف سيستم ايمنـي در پستانداران و طور مي‌شود. ( cook 1991 ).

پروتئين و امينواسيدها:

آمينواسيدهاي مخصوص در حالت كلي متمايل به كاهش پاسخ همورال مي‌باشند و اين در صورتي است كه اثرات كمتري بر روي سلولهاي ايمني خواهند داشت. كمبودكلي اسيد آمينه سولفور ( TSAA)  ممكن است باعث كاهش دسترسي به سيستينن به منظور ساخت گلوتاتين شود و به اين ترتيب باعث محدود شدن دفاع آنتي اكسيداني عليه محصولات ROS  شوند كه اين اتفاق در خلال پاسخ ايمني روي مي‌دهد. Bhargave و همكاران در سال 1970 نشان دادند كه كمبود متيونين موجب افزاش سطح آنتي باديها مي‌شود و اين نتيجه برخلاف نتايج Tsiagbe (1987) بود كه معتقد بود كه مقدار نياز به متيونين به منظور دارا شدن بالاترين سطح ايمني بسيار بيشتر از زماني است كه ما فقط به بالاترين مقدار رشد بها مي‌دهيم. البته تفاوت در اين 2 نوع نتيجه‌گيري ممكن است به خاطر طراحي آزمايشات مختلف آنها و استفاده متفاوت از آنتي‌ژنها بود.

اثر پاسخ ايمني بر روي تغذيه:

پاسخ ايمني مي‌تواند به 2 پايه گوناگون تقسيم شود. ايمني غيراختصاصي موجب حفاظت بدن ميزبان مي‌شود كه اين حفاظت توسط محدود كردن عوامل بيماريزا و يا با آماده كردن بدن ميزبان در جهت ايجاد شرايط محيطي نامناسب براي گروه وسيعي از عوامل بيماريزا مي‌باشد. سدهايي كه در جهت جلوگيري از ورود و بقاي عوامل بيماريزا ايجاد مي‌شود شامل پوست، لايه موكوسي لوله گوارش و يا توسط مولكولهايي مثل Agglutinins ، Precipitines ، پروتئين‌هاي مرحله حاد، ليزوزيم و غيره مي‌باشد. اين نوع ايمني غيراختصاصي مي‌باشد زيرا هدف خاصي براي مبارزه با يك عامل خارجي مخصوص را در برنامه خود ندارد. تعداد انبوهي از عوامل پاتوژن موجب پاسخ ايمني يكساني مي‌شوند . هنگامي كه يك باكتري وارد بدن مي‌شود اولين پاسخ ايجاد شده همان التهاب مي‌باشد. اين اثرات به صورت سيستميك در بدن ميزبان روي مي‌دهد و مي‌تواند در سراسر بدن نيز اين اثر را بگذارد. تب، سوء هاضمه و كم اشتهايي تماماً مثالهايي از byproduct هاي پاسخ التهابي مي‌باشند. سلولهايي كه در ايمني غيراختصاصي دخيل هستند شامل سلولهاي كشنده طبيعي و سلولهاي پيش التهابي مانند ماكروفاژها مي‌باشند. همچنين شامل مونوسيتها، نوتروفيل‌ها و هتروفيل‌ها مي‌باشد. التهاب در نتيجه يك سري پاسخهاي رفتاري، ايمونولوژيكي و  متابوليكي رخ مي‌دهد. نتيجه اين پاسخها كاهش نرخ رشد، تحليل ماهيچه‌هاي اسكلتي، كاهش اشتها، ناخوشي عمومي و در نهايت مرگ خواهد شد.

مشاهده اين رفتار را مي‌توان با استفاده از ليپوپلي ساكاريد باكتريايي مشاهده كرد. در اين مدل اجزاي ديواره سلولي باكتريها اثرات عفونتهاي باكتريايي تقليد مي‌گردد، اگرچه ليپوبلي ساكاريدها استريل مي‌باشند. ميزبان LPS  را به عنوان يك موجود خارجي در نظر مي‌گيرد، شروع به پاسخهاي التهابي مي‌كند. اگرچه عدم پاسخگويي نيز به علت آنكه LPS ها يك جسم مضر نيستند نيز اثرات مخربي به همراه نخواهد داشت.

اثرات التهابي مي‌تواند اثرات بسيار زيادي در جهت كاهش محصولات حيوانات ايفا كند. به نظر مي‌رسد كه آنتي‌بيوتيكها در جهت كاهش نياز به پاسخهاي التهابي در هنگام مواحهه با باكتريها به ما كمك مي‌كنند. (Roura, 1992).

پس از پاسخهاي التهابي ، حيوانات اغلب مجبور به تحمل رشد جبراني مي‌شوند در خلال اين عمل، مواد مغذي مورد نياز حيوان افزايش مي‌يابد.

دومين حالت پاسخگويي ايمني پاسخگويي اختصاصي سيستم ايمني مي‌باشد. در اين حالت مولكولهاي خاصي مثل ايمنوگولوبين‌ها ساخته مي‌شوند تا در جهت مقابله با آنتي ژنهاي بسيار خاص عمل كنند.

ايمني اختصاصي توسط پاسخهاي اختصاصي ميزبان عمل مي‌كند مانند ايمنوگلوبين‌هاي سلولهاي B و همين طور پاسخهاي سلولي مانند سلولهاي واسطه T . اين نوع پاسخها بسيار متمركز عمل مي‌كنند. از اين رو دفاع با استفاده از ايمني اختصاصي به خاطر واكنش تنها با عامل بيماريزا ، موجب اثرات مستقيم در كل بدن حيوان نخواهد بود.

نتیجه گیری:

در خلال يك پاسخ ايمني، اجزاي جيره غذايي اثرات مستقيم و غيرمستقيم بر روي شدت و اثرگذاري پاسخ ايمني خواهد داشت. برخي موجب افزايش و برخي ديگر موجب كاهش شدت پاسخ ايمني نابجا مانند ایمنی خودکار و ايمني مفرد مانند پاسخ التهابي با عوامل غيربيماريزا و ناكافي بودن ايمنی مانند كمبود پاسخ آنتي باديها نسبت به عفونتهاي ميكروبي همگي مثالهايي هستد كه موجب كاهش عملكرد ميزبان مي‌شوند.

 

 

 

برنامه های نوردهی و خاموشی درجوجه های گوشتی

برنامه های نوردهی و خاموشی درجوجه های گوشتی

 ؟؟"" به دوستان توصیه می کنم که این مطلب رو مطالعه نمایید خیلی قشنگ توضیح داده شده است ؟؟""

برنامه نوری توسط بسیاری از پرورش دهندگان جوجه گوشتی با موفقیت به کارگرفته شده و ضمن کاهش مرگ و میر جوجه ها ، بهبود ضریب تبدیل غذایی و تامین رشد بهتر سبب کاهش هزینه های تولید شده است این برنامه به خصوص در مرغداریهایی که تلفات ناشی از آسیت وجود دارد مفید است . نتایج اجرای برنامه های نوری متناوب شامل بهبود بازده غذایی ، بهبود قدرت زیست ، بهبود جزئی رشد کاهش مرگ و میر قلبی ، کاهش تلفات مرجله پایانی دوره و بهبود اشتها می باشد این برنامه های نوری در هر نوع سالن مرغداری حتی سالن هایی که از نور طبیعی استفاده می کنند به آسانی قابل اجرا می باشد .

 

اهداف :

هدف از اجرای برنامه محدودیت نوری درگله های گوشتی شامل موارد زیر می باشد :

1- بهبود قدرت زیست در پرندگان

2- بهبود بازده غذایی

3- بهبود رشد ورسیدن به اهداف وزن دهی مطلوب درگله

4- کاهش مرگ و میر قلبی

5- کاهش تلفات

6- بهبود اشتها

7- افزایش پتانسیل ژنتیکی در جهت بهبود ضریب تبدیل غذایی میزان رشد و محصول حاصل

 

نقش سیستم عصبی در پرندگان

سیستم عصبی مهره داران مسول برقراری ارتباط بین حیوان و محیط های داخلی و خارجی و همچنین تطابق مناسب با تغییرات این محیط ها می باشد برقراری ارتباط حیوان با محیط خارجی از طریق گیرنده های حسی که در سطح بدن پراکنده هستند انجام می پذیرد کنترل محیط داخلی بوسیله گیرنده هایی در عضلات درمحیط داخل یا خارج بدن به وسیله قوس های رفلکس انجام می گیرد که شامل اعصاب بالا رونده حسی ، مراکزی در نخاع یا مغز و اعصاب پائین رونده فرامین حرکتی را از سیستم عصبی مرکزی به مکانیسم های موثر مانند عضلات و غدد منتقل می نمایند سیستم عصبی با هماهنگی سیستم غدد مترشحه داخلی کار می کند فعالیت های پیچیده زیادی را که برای پاسخ به یک تحریک خاص است در حالیکه سیستم غدد مترشحه داخلی آهسته تر عمل نموده و نقش آن بیشتر در شرایطی است که به تاکید یا واکنش طولانی تر احتیاج می باشد .

 

مطالبی درباره نور و روشنایی :

نور :

نور طبیعی توسط خورشید تامین می شود شدت اشعه نور خورشید به دلیل تغییر مکان خورشید، ابر وگرد و خاک ، رطوبت هوا و عوامل دیگر روزانه تغییر می یابد علاوه برآن موقعیت نسبی کره زمین به خورشید باعث می شود طول مدت روز به طور روازنه تغییر یابد در نیمکرده جنوبی عکس آن صادق است به علت کروی بودن سطح زمین حدود 15-30 دقیقه قبل از طلوع خورشید روشنایی روز شروع شده و 15-30 دقیقه بعد از غروب خورشید هوا تاریک می شود بنابراین طول مدت روزکمی بیشتر از حد فاصل بین طلوع و  غروب خورشید می باشد ولی معمولا زمان بین طلوع وغروب خورشید راطول مدت روز می نامند چشم انسان فقط می تواند طول موج بین 400-700 میلی میکرون ازطیف انرژی خورشیدی رامشاهده نماید این محدوده نور مرئی در مورد جوجه ها نیز صادق است کلیه پرندگان رنگ نور را تشخیص می دهند به نظر می رسد پرندگان قادرند طیف های انتهایی اشعه نوری از قبیل قرمز ، نارنجی ، زرد و احتمالا آبی را بهتر ببینند میزان نوری که طیور  برای مصرف دان نیاز دارند بسیار ناچیز است بعد از کمی آموزش طیور می توانند حتی در شدت نوری کمتر از فوت کندل دان مصرف نمایند درحالی که برای تحریک غذه هیپوفیز وافزایش تولید تخم مرغ باید شدت نور حدود 2-4 برابر این میزان گردد از سالها پیش پرورش دهندگان طیوربه اثر تحریکی نور در افزایش تخم مرغ در گله ، بخصوص در صورتی که طول روز کوتاه باشد پی برده بودند در این مورد سابقا مرغداران عقیده داشتند که در مواقعی که روز کوتاه است مرغها امکان تغذیه مناسب و کافی برای تولید حرارت وانرژی مورد احتیاج در شب های طولانی را ندارند در نتیجه درچنین مواقعی تولید تخم مرغ پائین می آید درحالیکه استفاده از نور مصنوعی امکان تغذیه بیشتری به مرغها می دهد و مدتی را که باید درخواب و بدون غذا بسر برند کاهش می دهد به این دلیل بعضی از مرغداران به مرغهادر شب دان مخصوص برای شام می دادند بدین ترتیب که 20 دقیقه یا بیشتر در ساعاتی مانند 10 الی 12 شب از نور مصنوعی استفاده می کردند ولی تجربیات عملی که در سال های اخیر در این زمینه صورت گرفت بطلان این عقاید را ثابت کرد طبق مطالعات اخیر اثر نور سبب تحریک فیزویولوژیکی بدن می گردد بدین ترتیب که نور توسط چشم گرفته می شود و سپس به عصب بینایی منتقل می شود و توسط آن در قسمت قدامی غذه هیپوفیز می رود وسبب تحریک آن می گردد این تحریک سبب ترشح هورمونی می گردد که به خون ریخته می شود و توسط جریان خون به غده های تناسلی رفته و روی آنها اثر می گذارد و آنها را وادار به فعالیت و تولید بیشتر می نماید در نتیجه تظاهر خارجی استفاده از نور به صورت تولید تخم مرغ بیشتر منعکس می گردد.

 

استفاده از سیستم نوردهی به منظور تامین سلامتی بهتر جوجه های گوشتی

اخیرا گزارشهایی مبنی بر تاثیر مثبت برنامه های نوردهی با روند افزایش تدریجی زمان روشنایی درجوجه های گوشتی منتشر شده است در این روش درابتدای دوره پرورش زمانهای کوتاه نوردهی مورد استفاده قرار گرفته وبه تدریج این زمان افزایش یافته و قبل از فرستادن جوجه ها به بازار در سن 6 هفتگی نوردهی به شکل تمام وقت انجام می پذیرد مبنای فرضیه اخیر بر این استوار است که زمانهای کوتاه نوردهی باعث کاهش میزان غذای خورده شده و در نتیجه کاهش سرعت رشد جوجه ها در مراحل حساسی می گردد که افزایش نسبی وزن جوجه ها در بیشترین حد است لیکن رشد آهسته تر جوجه ها باعث کاهش وقوع بیماریهای متابولیک نظیر ناهنجاریهای ساق پا و سندرم مرگ ناگهانی می شود که از علل عمده تلفات جوجه های گوشتی محسوب می گردند طرفداران فرضیه فوق معتقدند باوجودی که جوجه های گوشتی قبل از بلوغ جنسی به بازار فرستاده می شونداما افزایش زمان نوردهی باعث تحریک تولید هورمونهای تولید مثل می گردد و به خصوص افزایش تولید هرومونهای جنسی نر که ماهیت آنابولیک دارند موجب جبران کاهش رشد و تولید وزن طبیعی جوجه های گوشتی در پایان دوره پرورش یعنی زمان فرستادن آنها به بازار فروش می گردد در مقایسه با برنامه های نوردهی ممتد و پیوسته اگر چه برنامه های نوردهی افزایشی باعث کاهش روند افزایش وزن جوجه ها در پایان هفته سوم می گردند ولی این کمبود وزن تا زمان فرستادن انها به بازار جبران خواهد شد همچنین درصد وقوع بیماریهای اسکلتی ، سندرم مرگ ناگهانی وسایر علل مرگ و میر جوجه ها به طور چشمگیری کاهش می یابد با استفاده از برنامه نوردهی مذکور میزان تولید هورمونهای آندروژنیک افزایش یافته که این مسئله با توجه به اندازه تاج و هورمونهای موجود در پلاسما نشان داده می شود اما ارتباطی بین میزان سرعت رشد و هورمون های موجود در پلاسما را نمی توان نشان داد سایر اثرات برنامه های نوردهی افزایش شامل بالارفتن قابل توجه فعالیت طیور و بازده غذایی برابر یا حتی بیشتر می باشند چنانچه جوجه ها بیش از 6 هفته نگهداری شوند درصد رشد با بکارگیری این قبیل برنامه های نوردهی بیشتر خواهد بود کاملا مشخص شده است که گونه های متفاوت پرندگان در برابر تغییر طول مدت روشنایی واکنش نشان می دهند افزایش مدت روشنایی باعث تحریک بلوغ جنسی شده وسطح تولید را در حد بالایی نگه می دارد علاوه بر این تغییر طول مدت روشنایی در مقایسه با روشنایی ممتد با طول زمانهای متفاوت دارای تاثیر به مراتب بیشتری بر تولید مثل طیور میباشد با توجه به این که طیور گوشتی در زمان عرضه به بازار احتمالا از نظر جنسی بالغ نشده اند تاثیر تغییرات طول مدت روشنایی در پرورش جوجه های گوشتی متفاوت می باشد . اغلب پرورش دهندگان طیور بر افزایش حداکثر غذای خورده شده توسط جوجه ها در طول 24 ساعت شبانه روز تاکید دارند متداولترین برنامه نوردهی مورد استفاده برای مرغ و بلوقلمون به صورت 23 ساعت روشنایی ویک ساعت خاموشی یا 24 ساعت روشنایی ممتد می باشد نقش خاموشی درمدیریت پرورش جوجه های گوشتی نیاز به تحقیق بیشتری دارد اما شواهد متعددی وجود دارد که استفاده از روشنایی ممتد یا تقریبا پیوسته در پرورش جوجه های گوشتی قابل توصیه نمی باشد استفاده از برنامه های روشنایی روزانه با مدت کوتاهتر باعث افزایش سلامت طیور و کاهش میزان استرس گردیده ولی در مقایسه با برنامه های نوردهی ممتد و پیوسته سبب کاهش سرعت رشد می شود برنامه های نوردهی منقطع که طی ان زمانهای خاموشی و روشنایی در طول 24 ساعت شبانه روز تکرار می شود موجب افزایش سلامت طیور گردیده و در ضمن میزان رشد و راندمان غذایی بهتری را نسبت به نوردهی ممتد و پیوسته سبب می گردد در زمینه استفاده از روشنایی برای تحریک پاسخ های فیزیولوژیک در جوجه های گوشتی تلاشهای بسیار کمی صورت گرفته است این مقاله به تشریح آن دسته از برنامه های نوردهی می پردازد که در پرورش جوجه های گوشتی استفاده شده و در طی آنها طول مدت روشنایی در ابتدای دوره پرورش کووتاه بوده لیکن با افزایش سن طیور زیادتر می شود .

 

نتایج :

نتایج بررسی شده در این برنامه به ترتیب زیر می باشند.

 

1- نتایج حاصل در رشد گله :

در اثر اجرای برنامه های متعدد نوردهی متناوب و افزایشی در سالن های پرورش جوجه گوشتی در روزهای 18تا21 روزگی کاهش وزن به اوج رسیده و در برنامه های نوردهی ، افزایشی درحدود 50 گرم می باشد این تاخیر در رشد در حدود سن 32 تا 33 روزگی جبران می شود طبق بررسی نتایج حاصل شده در رشد حاصل از اجرای برنامه های متعدد در مرغداری ها پیشرفت در رشد را در پرنده هایی که پس از 35 روزگی کشتار شدند مشاهده نمودیم .

 

2- ضریب تبدیل خوراک :

ضریب تبدیل غذایی در اثر این برنامه به دلیل کاهش نیازهای نگهداری دراثر تغییر دادن منحنی رشد و کنتر شدن جوجه های وزاد کمترشدن مرگ ومیر در گله و  ادامه یافتن رشد آخر دوره پرورش به طور مختصر بهبود می یابد .

 

3- تاثیر حاصل از این برنامه در قدرت زیست و بقا گله :

به علت کاهش مرگ و میر قلبی همچنین کاهش مشکلات ناشی از پا پیشرفت واضحی در قدرت زیست گله بوجود می اید .

4- تغییر رفتار پرنده ها در اثر اجرای برنامه های نوردهی در سالن های پرورش مرغ گوشتی .

جوجه هایی که تحت برنامه نوری پرورش یافتند بسیار فعال تر و شاداب تر از حالت عادی بودند همچنین از حضورانسان آگاهتر بوده و تمایل به نشستن بر روی چوب استراحت را داشتد .

 

5- افزایش مصرف خوراک و تکامل دستگاه گوارش

در اولین ساعات پس از روشنایی درسالن با افزایش خوراک جوجه ها روبرو میشویم واین مسئله ما را به سوی این فرض که برنامه نوری سبب تحریک تکامل دستگاه گوراش بویژه چینه دان در سنین اولیه زندگی می گردد هدایت می نماید این فرضیه با تحقیقات انجام یافته توسط درسال 1985 که به افزایش قابل ملاحظه اندازه چینه دان در پرندگانی که هر دوروز یک بار تغذیه می گردند پی بردند حمایت می گردد میزان مصرف دان درهر ساعت درجوجه هایی که تحت برنامه نوردهی افزایشی پرورش یافتنددر مقایسه با جوجه هایی که تحت شرایط نور دائم پرورش یافتند درحدود 50 درصد بیشتر گردید در واقع این پرنده ها مجبورند 85 تا 88 درصدازکل جیره ای که در 24 ساعت می خورند را درمدت 14 ساعت مصرف نمایند میزان مصرف دان در دو ساعت اول پس از شروع روشنایی در برنامه های نوردهی افزایشی حدودا 2 برابر بیشتر ازمصرف پرندگان می باشد که تحت شرایط نور دائم پرورش می یابند این مسئله درهنگام مشاهده رفتار تغذیه جوجه ها درموقع شروع روشنایی آشکار می شود .

 

6- رفتار جوجه ها در روزهای اولیه اجرای برنامه نوردهی

هنگامی که برنامه های نوردهی افزایشی از روز چهارم با شش ساعت تاریکی در روز آغاز شد میزان مصرف آب در اولین دوساعت پس از شروع روشنایی 40 درصد بیشتر از متوسط مصرف آن شرایط نور دائم گردید پس از روز هفتم در دو تا سه ساعت قبل از شروع تاریکی افزایش مختصری در میزان آب مصرفی مشاهده گردید از روز هفتم به بعد جوجه ها ساعت شروع تاریکی را یاد گرفته و مصرف آب را دردومین و سومین ساعت قبل از شروع تاریکی افزایش دادند .

 

7- تاثیر برنامه های نوردهی افزایشی بر میزان مصرف دان درساعت شروع روشنایی :

در شرایطی که روزانه 12 ساعت تاریکی داشته باشیم حدود 20 درصد ازکل دان مصرفی توسط جوجه ها در ساعت اول پس از روشنایی مصرف می گردد از سن 10 تا 20 روزگی میزان غذای مصرفی جوجه ها می تواند در اولین ساعات پس از شروع روشنایی بیشتر از میزان مصرف ساعت در شرایط نور دائم باشد .

 

8- رفتارهای تغذیه ای ناشی از برنامه نوردهی درهفته های دوم و سوم زندگی جوجه ها:

مصرف آب و غذا در اولین ساعات پس از شروع روشنایی بیش از مقادیر متوسط مصرف درکل دوره روشنایی می باشد علیرغم این رفتار تغذیه ای قابل توجه ، کل خوراک مصرفی جوجه های تحت این برنامه نوری درمقایسه باجوجه هایی که تحت شرایط روشنایی دائم نگهداری می کردند در طی هفته دوم کاهش می یابد .

 

9- رفتار تغذیه ای پس از سه هفتگی ناشی از این برنامه :

پس از 21 روزگی افزایش ساعات روشنایی موجب افزایش مصرف غذا گردید که علت آن را می توان ایجاد رفتار تغذیه ای در طی دو هفته اول اجرای برنامه و نیز افزایش زمان مصرف غذا دانست .

 

10- تاثیر برنامه نوری متناوب با بازدهی غذا :

برنامه نوری متناوب بازدهی غذا را افزایش می دهد بسیاری از آزمایش های انجام شده در سطح مرغداریها نشان می دهند که استفاده از برنامه نوری متناوب بازدهی غذا را حدود 5 تا 10 درصد بهبود می بخشد و همچنین وزن نهایی حاصل مشابه و یا حتی بهتر خواهد شد علت این امر آن است که وقتی مرغها دان را طی مدت 1تا 2 ساعت زمان روشنایی می خورند برای هضم و جذب غذای مصرف شده بر حسب کیفیت و ترکیبات غذا ، سن و شرایط محیطی به 2 تا 4 ساعت زمان نیاز دارند وقتی که پرندگان بعد از مصرف غذا آرام نشسته یا خوابیده اند ضریب تبدیل غذا به گوشت بسیار بهتر خواهد بود و برای هضم غذا در تاریکی نیاز به انرژی کمتر می باشد دراین مورد توجه به این مسئله که یک پرنده درحال راه رفتن یا ایستادن به منظور انقباض عضلانی نیاز بیشتری به مصرف کالری دارد در تفهیم و روشن ساختن بیشترموضوع به ما کمک می نماید .  

 

11- برنامه نوری متناوب زمان بیشتری را برای خوردن غذا خوردن فراهم می آورد :

هر پرنده مانند هر فرد دیگری شخصیت خاص خود را دارا می باشد برخی از جوجه ها پرخاشگر و سلطه جو می باشند و بعضی دیگر ترسو وکمرو می باشند برنامه نوری متناوب با فراهم کردن زمان بیشتر برای تغذیه مرغها شانس بیشتری به همه آنها جهت بدست آوردن غذا  می دهد با وجود این جهت انجام صحیح این امر و به منظور تغذیه خوب یکنواخت ممکن است لازم شود فضا و تعداد دانخوری و آبخوری را افزایش دهیم .

 

12- تاثیر برنامه های نوردهی متناوب بر فعالیت عضلات مشکلات مربوط به پاها وکاهش نقص اسکلتی

برنامه نوردهی متناوب فعالیت عضلات را افزایش می دهد زمان روشن شدن چراغها مرغها شروع به خوردن غذا می کنند و لذا نوردهی منظم فعالیت عضلات را همانند روشن کردن تشدید می نماید این مسئله به خصوص برای پاهای پرندگان کهباید وزن سنگین بدن آنها را تحمل نمایند بسیار مفید می باشد به همین جهت برنامه نوری متناوب می تواند مشکلات مربوط به پاها و نقص اسکلتی را تاحدود 20 الی 55 درصد کاهش دهد .

 

13- رابطه برنامه نوری متناوب در سالن با استرس حرارتی :

اجرای برنامه های نوردهی در سالن پرورش مرغ گوشتی استرس حرارتی را به حداقل می رساند با محدود نمودن پرندگان درخوردن غذا و یا هضم غذای خورده شده درگرمترین ساعات روز جوجه های گوشتی به خصوص جوجه های سنگین وزن حرارت کمتری در بدن خود تولید نموده و لذا می توانند هوای گرم را بهتر تحمل نمایند و بازده بهتر و تلفات کمتری خواهند داشت .

 

14- اثر برنامه های محدودیت نوردهی در بهبود کیفیت لاشه ، کاهش تلفات و کاهش چربی محوطه شکمی

تاریکی فعالیت های مرغ را کمتر نموده و کیفیت لاشه را بهبود بخشیده همچنین میزان تلفات را بین 2 تا 3 درصد کاهش می دهد و چربی کمتری در محوطه شکمی ذخیره می گردید .

 

15- نتایج حاصل از برنامه نوری درهزینه انرژی مصرفی و استهلاک ادوات مرغداری

برنامه نوری متناوب هزینه انرژی مصرفی را کاهش داده همچنین از استهلاک و پوسیدگی ادوات می کاهد استفاده از برنامه نوری متناوب هزینه های برق را کاهش داده همچنین استفاده کمتر از وسایل و ادوات دانخوری سبب افزایش عمر انها خواهد شد .

 

16- رابطه نور متناوب و آسیت :

طبق آزمایش های به عمل آمده در جوجه های گوشتی که از سن 9 تا 42 روزگی از روش نور متناوب استفاده نمودند (یک ساعت روشنایی و 3 ساعت تاریکی که روزانه 6 بار تکرار می گردد ) به طور قابل ملاحظه ای مرگ ناشی از آسیت ( آب آوردگی شکم ) کاهش یافت .در ابتدای استفاده از روش نور متناوب میزان رشد کاهش یافته اما در نهایت ، در روز چهل ودوم میزان وزن هیچگونه تغییری نیافت هنگامی که از 9 روزگی از برنامه نور متناوب استفاده شود ضریب تبدیل غذایی اثر کمتری ایفا می نماید اگر چه در پایان آزمایش (روز چهل و دوم ) تفاوتی بین دو گروه دیده نشد . به طور کلی بیشترین میزان مرگ ومیر ناشی از آسیت درگله هایی که بیش از 23ساعت روشنایی مداوم دارند دیده می شود . طبق آزمایش های به عمل آمده در سالن های پرورش مرغ گوشتی هر برنامه نوردهی کهمیزان ساعات تاریکی درآن افزایش یابد منجر به کاهش تلفات ناشی از آُیت خواهد شد . استفاده از برنامه روشنایی مداوم در مرغداری امکان خوردن غذای بیشتر و رشد سریعتر را برای جوجه ها فراهم می نماید و عکس این موضوع درمورد محدود نمودن ساعات روشنایی سالن صدق می کند باکم نمودن ساعات روشنایی درمراحل رشد جوجه ها ، سرعت رشد کاهش می یابد و سپس در باقیمانده دوره می توان مدت نوردهی را افزایش داد به نظر می رسد که کاهش نوردهی در سالن ، اثری مشابه با محدود کردن خوراک جوجه ها داشته باشد از طرفی کاهش ساعات روشنایی سبب افزایش سنتز روزانه ملاتونین و آزاد شدن آن از غده پینه آل می گردد ملاتونین یک آنتی اکسیدان آندروژنی قوی می باشد و احتمالا نقش مهمی درمحافظت سلول های میوکاردیوم در برابر عوامل پاتوژن ایفا می کند به طور کلی با اجرای برنامه نوردهی متناوب در سالنهای پرورش مرغ گوشتی نسبت به میزان دقت دراجرای صحیح برنامه و نوع برنامه اجرایی میزان درگیری به اسیت کاهش می یابد .

 

17- تاثیر برنامه های محدودیت نوردهی برسندرم مرگ ناگهانی درجوجه های گوشتی

اثر نور بر میزان سندرم مرگ ناگهانی یا SDS مورد بررسی قرار گرفته و موارد مختلفی همچون شدت نور ، طول مدت نور  ، طول مدت تابش نور متناوب با تداوم نور مطالعه شده است به نظر می رسد که میزان SDS درجوجه ها با افزایش شدت نور افزایش می یابد احتمال تلفات جوجه ها به دلیل سندرم مرگ ناگهانی درمحل های تاریک تر مشابه با مناطق بسیار روشن آشیانه می باشد همچنین بررسی ها و آزمایش های انجام گرفته در سالنهای پرورش مرغ گوشتی نشان می دهد که نورهای پیوسته درمقایسه با نورهای متناوب باعث بروز تلفات بیشتری دراثر سندرم مرگ ناگهانی می گردند . علاوه بر این تلفات ناشی از sDs در بین جوجه خروسها که در شرایط نوری پرورش یافتند به سوی کمتر شدن سوق می یابد .آزمایش های متعدد با برنامه های نوردهی متفاوت نشان می دهد که در برنامه های نوری افزایشی تدریجی میزان وقوع سندرم مرگ ناگهانی یا sDs به سمت کمتر شدن گرایش می یابد در بیشتر بررسی ها افزایش آهسته نور همراه با کاهش کل تلفات و تلفات ناشی از sDs ذکر شده است به طور کلی نقش نور در بیماریزایی sDs ذکر شده است به طور کلی نقش نور در بیماریزایی sDs مشخص نشده است احتمالا نور باعملکرد غده پینه آل در ارتباط است اضافه نمودن ملاتونین به جیره غذایی جوجه های گوشتی گرایشی به سمت کاهش وقوع سندرم مرگ ناگهانی ایجاد می نماید طبق بررسی های انجام شده درجوجه های گوشتی درتلفات به علت وقوع سندرم مرگ ناگهانی در مقایسه با آنهایی که به علل دیگری مرده اند میزان ملاتونین کمتر بوده است بنابراین چنین فرض می شودکه کاهش تولدی ملاتونین ممکن است به دلیل اختلال در نحوه عملکرد دوره های 24 ساعته فیزیولوژیکی بدن باشد با اجرای برنامه نوردهی متناوب می توان تا حدودی تلفات ناشی از sDs را کاهش داد .

 

18-رابطه بیماریهای ویروسی و برنامه نوردهی متناوب و بررسی میزان تاثیر این برنامه بربیماریهای ویروسی :

طبق آزمایش ها و بررسی های انجام گرفته در صورت بروز بیماریهای ویروسی در سالنهایی که درآنها برنامه نوردهی متناوب اجرا می گردد نسبت به سالن هایی که از نور مداوم و 24 ساعته استفاده می کنند تلفات روزانه ناشی از درگیری به بیماری ویروسی کمتر شده و به علت تجدید قوای جوجه و استراحت درمدت زمان خاموشی افت دان درگله کمتر شده و جوجه تقریبا دان مصرف روزانه را طبق استاندارد مصرف می نماید در صورتیکه در سالنهایی که این برنامه در آنها اجرا نشده در هنگام بروز بیماری ویروسی با تلفات بیشتر و افت دان روزانه مواجه می شویم علت کاهش تلفات جوجه ها کاهش فعالیت آنها در نتیجه کاهش تبادلات هوایی در شش ها و دستگاه تنفسی درگیر به بیماری می باشد .

 

19- بیماریهای تنفسی و نقش برنامه های نوردهی :

در اثر اجرای برنامه های محدودیت نوردهی در سالنهای گوشتی بیماریهای تنفسی از قبیل : سی . آر . دی و کلی با سیلوز به دلیل کاهش فعالیت جوجه ها بخصوص در ساعات خاموشی و استراحت آنها در این ساعتها تاحدودی کاهش می یابد .

 

20- نقش برنامه های نوری در میزان تولید گوشت د رطی دوره پرورش :

میزان تولید گوشت زنده نسبت به سالنهایی که در آنها برنامه نوری مداوم اجرا می گردد به میزان 3 تا 12 درصد افزایش نشان می دهد .

 

21- بیماری کوکسیدیوز و اثرات برنامه نوردهی متناوب :

به نظر می رسد که برنامه نوردهی متناوب درمقایسه با نوردهی دائمی خطر بروز بیماری کوکسیدیوز را افزایش می دهد طیور به علت افزایش تحرک درمراحل کوتاه مدت روشنایی ، بیشتر بستر را زیرورو می کنند که این مسئله خود باعث بهبود وضعیت اسپوردار شدن و بقا اووسیت های عفونی که در دسترس طیور قرار می گیرند افزایش می یابد علاوه براین درنوردهی متناوب ترکیبات ضد کوکسیدیایی موجود در دان به دلیل کاهش مصرف دان در مراحل تارکی به صورت غیر پیوسته در اختیار پرنده قرار می گیرند ولیکن عملکرد تولیدگله های یی که تحت رژیم نوردهی متناوب قار می گیرند بهبودیافته همراه با سایر مزایای حاصل از این نوع نوردهی اثرات سو حاصل از بیماری کوکسیدیوز را تعدیل می نماید .

 

22-سیستم هورمونی و نقش برنامه های نوردهی در تحریک آن :

طبق بررسی های صورت گرفته اجرای برنامه های محدودیت نوردهی در سالنهای پرورش مرغ گوشتی سبب تحریک سیستم های هورمونی جوجه ها می گرد به عنوان مثال پاسخ جوجه خروسها به افزایش دوره نوردهی در طول  اجرای برنامه های نوردهی متناوب و افزایشی در سالن ، افزایش ترشح هورمون تستوسترون می باشد که این افزایش ترشح باعث پیشرفت کارایی در ایجاد گوشت زنده می گردد .

 

پیشنهادات :

1- یکی از نکات مهمی که باید در اجرای برنامه خاموشی مورد توجه قرار گیرد توجه به آب ، غذا  ،مکان پرورش و همچنین ظرفیت مکان پرورش پرندگان می باشد که در هیچ کدام از موارد ذکر شده نباید محدودیت وجود داشته باشد .

2- صرف نظر از مسئله تهیه غذای کافی جهت تغذیه جوجه ها افزایش تعداد دانخوری قبل از مسئله تغذیه غذا باید مورد توجه قرار گیرد همچنین تعداد آبخوری های موجود در سالن نیز باید در طول اجرای برنامه محدودیت نوردهی افزایش یابد در صورت فراهم نشدن این مسئله باید شدت نور ومدت خاموشی کاهش یابد .

3- نکته قابل توجه در اجرای برنامه نوردهی وتوسعه دوره خاموشی افزایش فعالیت جوجه ها می باشد این مسئله باعث ایجاد یکسری مشکلات می شود که با جلوگیری از ایجاد ازدحام وتجمع زیاد جوجه ها همچنین افزایش ظرفیت پرورش و تامین آب و  غذا به طور کافی این مشکلات مرتفع خواهند شد چراکه هنگام روشن شدن چراغها پس از طی دوره تاریکی ، مرغها و خروس ها شروع به فعالیت زیاد جهت خوردن و آشامیدن می نمایند که در صورت وجود فضای کافی و آب و دان کافی از ایجاد گرد وغبار و سرو صدا و ازدحام جوجه ها بر روی هم جلوگیری به عمل می آید .

4- شدت نور از سن 7 تا 14 روزگی بهتر است بین 20 تا 30 لوکس حفظ شود پس از آن باید با توجه به رفتار پرنده به 10 لوکس کاهش یابد سپس باید یک افزایش مجدد به 20 تا 30 لوکس داشته باشیم

5- آسانترین راه جهت کاهش شدت نور در سالن استفاده از دیمر و یا تعویض حباب چراغها متناسب با سن پرندگان می باشد .

6- جوجه های ماده عموما باید در معرض کاهش وزن کمتری قرار گیرند چراکه ظرفیتشان جهت جبران رشد کمتر از جوجه خروسها می باشد بنابراین در صورت امکان باید جوجه خروسها و جوجه مرغها را جدا از هم نگهداری نمود و برای جوجه مرغها از برنامه هایی که مدت تاریکی کمتری دارند استفاده کرد .

7- حبابهای لامپها باید همیشه تمیز نگهداشته شوند وجود گرد وغبار بیش از حد لامپ می تواند تا 70 درصد از شدت وتاثیر نور بکاهد لامپها باید مرتبا کنترل شده و لامپهای سوخته باید مرتبا تعویض شوند معمولا لامپها در دو ردیف به فاصله حدود 5/3 متر از یکدیگر و در ارتفاع 5/2-2/2 متر از کف نصب می گردد .

8- وجود نور بیش از حد سبب تحریک وعصبی شدن پرنده ها شده و آنها شروع به نوک زدن به یکدیگر ( عارضه کانیبالیسم می نمایند از سوی دیگر اگر شدت نور کمتر از حد لازم یعنی 5/0 فوت کندل باشد مرغهای گوشتی جهت یافتن آب و غذا دچار اشکال خواهند شد یکنواختی گله برهم خورده و وزن بدن کمتر از حد انتظار خواهد شد .

9- مدت شدت نور و محل نور در هر سالن پرورش مرغ گوشتی می تواند اثر مستقیم روی عملکرد و بازدهی نهایی داشته باشد شدت نور ، طول مدت روشنایی و کیفیت نور ، همگی بر روی رشد جوجه تاثیر می گذارند کیفیت نور لامپهای مورد استفاده نیز خیلی مهم است مقدار و شدت نور مورد استفاده معمولا بستگی به سن پرنده و نوع برنامه نوری انتخاب شده دارد به طور کلی حفظ و نگهداری شدت نور به میزان حداقل 5/0 فوت کندل یا 5 لوکس و 1 فوت کندل یا 10 لوکس در سطح بدن مرغ در بیشتر اوقات اهمیت زیادی دارد البته به استثنا چند روز اول که جوجه برای پیدا کردن راحت آب و دان به نور بیشتری نیاز دارد اگر از واحد وات استفاه شود برای هر متر مربع 1-75/0 وات نور نیاز می باشد .

10- اینکه از یک برنامه نوری بهترین نتیجه حاصل شود باید زمینه های عملی آن به طور کامل بررسی گردد یک مرغدار بایدآزمایشهای مختلف را در مزرعه خود انجام دهد و برنامه ای را انتخاب نمایدکه نیازهای او را برطرف می کند باید به خاطر داشت که استفاده از یک برنامه نوری که در برخی مرغداری ها نتایج خوبی داشته ممکن است در مرغداری های دیگر بهترین نتیجه را به همراه نداشته باشد .

11- در سالنهایی که 2 طرف آنها باز می باشد بهتر است دوره تاریکی را در روز طوری تنظیم نمائیم که تابش نور به درون سالن به صورت مستقیم نباشد ودوره روشنایی را در زمانی تنظیم نمائیم که نور به درون سالن تابش نماید .

12- جهت اجرای صحیح برنامه های نوردهی متناوب در سالن وبدست آوردن نتیجه مطلوب ثبت اطلاعات مدیریتی به ترتیب زیر یک اصل لازم می باشد :

 

الف – وزن بدن حداقل وزن هفته ای ، ترجیحا وزن روزانه .

ب- تلفات / کشتار : ثبت تلفات روزانه و کشتار ناشی از جوجه های با مشکل حرکتی ، آسیت و سندرم مرگ ناگهانی .

ج – تعداد پرندگان : روزانه یا حداقل هفتگی

د- مصرف دان : روزانه یا هفتگی

پ – فهرست دان ، کل دان مصرفی روزانه و غذای مصرفی روزانه درهر وعده .

ت – آب مصرفی : روزانه

ح – مدت روزانه زمان و طول روز طبیعی

 

13- با توجه به شرایط سالنهای مرغداری پرورش مرغ گوشتی در ایران و در نظر گرفتن امکانات موجود بهترین نوع سیستم خاموشی در سالن های موجود اجرای برنامه های نوردهی متناوب می باشد .

 

14- توجه به این نکته حائز اهمیت است که دراجرای برنامه های نوردهی متناوب باید توصیه های نژآدهای مختلف ار نیز لحاظ نمود تا بهترین بهره وری با توجه به خصوصیات نژآدی هر گله از اجرای این برنامه ها حاصل گردد .

 

                                فصلنامه صنعت طیور قم – دکتر رضا برزو  

اثرات پروتئين و انرژي مصرفي بر توليدمثل در گاوهاي شيري    


مقدمه


تغذيه بعد از زايش، زمانيكه توليد شير گاوهاي شيري افزايش مي يابد، مي تواند عملكرد توليدمثلي و به دنبال آن سودبخشي گله را تحت تأثير قرار دهد. بطور كلي، افزايش نيازهاي متابوليكي توليد بالا بهمراه نياز هاي توليدمثلي و سلامت، اثر متقابل بين تغذيه و توليدمثل ( خصوصاً بعد از زايمان ) را به يك موضوع مهم در صنعت گاو شيري تبديل كرده است. تحقيقات اخير، نقش مهم تغذيه را در توليدمثل تأييد كرده اند، و در بيشتر حالات، كمبودهاي غذايي شديد باعث مشكلات و بيماريهاي توليدمثلي شده است. همچنين، مكانيسم تغذيه اي كه بر روي عملكرد توليدمثلي تأثيرگذار است، بسيار پيچيده بوده و به طور واضح قابل تشخيص نمي باشد. با اين وجود، نقش فاكتورهاي غذايي مانند پروتئين و يا تعادل انرژي، و مكانيسم عملكردشان بر توليدمثل، در سالهاي اخير، بيشتر شناخته شده است.


نقش پروتئين در توليدمثل


به منظور افزايش توليد شير و افزايش درآمد، توليدكنندگان شير سعي مي كنند كه مصرف غذا را ، خصوصاً در دوره ابتداي پس از زايمان، حداكثر كنند و از آنجا كه، جيره هاي حاوي پروتئين بالا، در كل ، طعم بهتري داشته و مصرف غذا را افزايش مي دهند، اغلب توليدكنندگان، بيش از نياز گاوها در طول اين دوره، به دامهايشان پروتئين مي خورانند. اين جيره هاي غذايي با ميزان پروتئين بالا، مي توانند بازده توليدمثلي را كاهش دهند. در بيشتر مطالعات، افزايش پروتئين خام جيره را، دليل افزايش زمان تا اولين تخمك گذاري بعد از زايمان و افزايش تعداد سرويس ها به ازاء هر آبستني و يا تعداد روزهاي باز مي دانند. به عنوان مثال، تحقيقات انجام شده در دانشگاه اورگان نشان داده است كه گاوهايي كه با پروتئين بيش از حد تغذيه شده اند ( بيشتر از 10-15 درصد نيازهاي بالا ) ، تعداد سرويس بيشتري به ازاء هر آبستني نياز داشتند و در نتيجه فاصله گوساله زايي طولاني تري را نشان دادند. با اين وجود، برخي تحقيقات ديگر، اثرات زيان آور سطوح بالاي پروتئين مصرفي را بر توليد مثل نشان نداده اند. تناقض هاي مشاهده شده در مطالعات و تحقيقات مختلف، مي تواند بدليل منبع پروتئيني جيره مورد استفاده بجاي كل پروتئين خام جيره باشد. برخي محقيقين معتقدند كه افزايش پروتئين خام جيره، لزوماً با ميزان آبستني ارتباط نخواهد داشت. علاوه بر آن، كل پروتئين خام جيره، عمل متقابل بين توليدمثل و پروتئين مصرفي را به ميزان كافي شرح نمي دهد. بطوركلي مواد پروتئيني در بخشهاي تجزيه پذير پروتئينهايشان متفاوتند. به عنوان مثال دو جيره حاوي 18 درصد پروتئين ممكن است در ميزان پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه متفاوت باشند. عدم تعادل در منبع و نياز براي پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه، هر يك ممكن است توليدمثل را تحت تأثير قرار دهند.
به منظور شرح چگونگي اثر منفي مصرف بيش از حد پروتئين بر باروري، 3 فرضيه كلي ارائه شده است:

1ـ  محصولات فرعي سمي متابوليسم نيتروژن از شكمبه (آمونياك) و كبد (اوره) ممكن است به اسپرم، تخمك و يا ابقاي جنين تازه، زيان برسانند.


2ـ  عدم تعادل در انرژي و پروتئين فراهم شده، ممكن است بازده توليدمثلي را تحت تأثير قرار دهد.

   3ـ    محصولات فرعي نيتروژن يا مصرف انرژي، ممكن است ترشح گنادوتروپين و يا هورمون پروژسترون را تغيير دهد.

 ( پروژسترون براي توسعه فوليكولي، عبورجنين در طول لوله رحم تا رسيدن به رحم و بطور كلي در ابقاء آبستني مهم مي باشد). اين تأثيرات، ممكن است بطور منحصر بفرد و اختصاصي، همزمان با هم و يا با همكاري هم و بطور سينرژيك اتفاق بيفتند. همچنين، مقدار و منبع پروتئين نيز مي تواند پروژسترون را متأثر سازد. امكان دارد كه در مقاديري از پروتئين خام جيره كه نياز شكمبه را براي پروتئين قابل تجزيه افزايش مي دهد، كاهش در غلظت پروژسترون اتفاق بيفتد. با اين وجود، اثر مصرف پروتئين بر ميزان پروژسترون نياز به مطالعات بيشتري دارد و عواملي مانند، كل انرژي مصرفي و منبع پروتئين نيز بايد مورد آزمايش قرار گيرند.


بدليل تشابه تغييرات هورموني در گاوهاي تغذيه شده با جيره هاي حاوي پروتئين خام بالا، با آنچه كه در گاوها در اثر كمبود انرژي اتفاق مي افتد، بسياري از اين آثار ممكن است ناشي از اثر متقابل با انرژي بجاي اسيدهاي امينه يا محصولات فرعي نيتروژني از متابوليسم شكمبه باشد. جيره هاي با پروتئين بالا يا جيره هاي حاوي پروتئين قابل تجزيه بيش از حد، مي توانند تعادل منفي انرژي را با افزايش توليد شير شدت دهند.


بطوركلي اثرات پروتئين غذا بر باروري بسيار پيچيده بنظر مي رسد، فاكتورهاي مختلفي مانند سن، انرژي، پروتئين غيرقابل تجزيه در شكمبه و سلامتي رحم ممكن است واكنش به تغييرات پروتئين مصرفي را تحت تأثير قرار دهند. به منظور حداقل كردن زيانهاي اقتصادي تغذيه غيرمؤثر پروتئين بيش از حد، بر روي توليد و توليدمثل، جيره ها بايد براي تأمين مقادير مناسبي از پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه، تهيه شوند. به عنوان مثال، براي گاوهاي پر توليد و گاوهايي كه در ابتداي شيردهي هستند، 35 درصد پروتئين خام بايد بصورت پروتئين غير قابل تجزيه در شكمبه باشد. پس جايگزين كردن برخي منابع پروتئيني عبوري، خصوصاً در جيره هايي كه بر اساس يونجه (زيرا پروتئين يونجه بسيار تجزيه پذير است) تهيه مي شوند، نياز است.


نقش تعادل انرژي در توليدمثل :

انرژي مصرفي مي تواند يكي از مهمترين عوامل تغذيه اي مؤثر بر توليد گاوهاي شيري باشد. انرژي مصرفي ناكافي در تليسه ها و در گاوها در ابتداي شيردهي، عملكرد توليدمثلي را كاهش مي دهد. مصرف انرژي بيش از حد در اواخر دوره شيردهي و در دوره خشكي نيز مي تواند مشكلات چاقي گاو را ايجاد كند كه خود موجب كاهش بازده توليدمثلي آنها در دوره شيردهي بعدي مي شود. زمانيكه تليسه ها با مقادير ناكافي انرژي تغذيه شوند، ديرتر به سن بلوغ جنسي مي رسند و چنانچه جيره هايي كه داراي كمبود انرژي هستند به تليسه هايي كه دوره هاي فحلي طبيعي را شروع كرده اند، خورانده شود، ممكن است موجب توقف دوره فحلي آنها شود. گاوهاي شيرده پرتوليد نيز، در ابتداي دوره بعد از زايمان، ناتوان از مصرف غذاي كافي به منظور تأمين نيازهاي انرژي براي توليد شير هستند. وقتي كه موادغذايي مصرفي نتوانند نيازهاي غذايي افزايش يافته براي توليد شير را مرتفع سازند، تعادل منفي انرژي اتفاق مي افتد. در اين شرايط، نيازهاي انرژي بطور ناقص و از طريق متابوليسم ذخاير بدن، مرتفع مي شود كه اين امر نيز به نوبه خود منجر به كاهش وزن بدن و شرايط بدني مي گردد. متابوليسم بيش از حد ذخاير بدن با تصفيه چربي كبدي بعد از زايمان و كاهش عملكرد توليدمثلي در گاوهاي شيري پرتوليد همراه مي باشد. البته ميزان و مدت زمان تعادل منفي انرژي در طول ابتداي دوره شيردهي، بيشتر به غذاي مصرفي بستگي دارد تا به توليد شير. مكانيسم هايي كه همراه با غذاي مصرفي ناكافي بعد از زايمان و در نتيجه آن تعادل منفي انرژي ، توليدمثل را متأثر مي سازند، هنوز بطور كامل شناخته نشده اند. با اين وجود، برخي احتمالات وجود دارد كه رابطه آنتاگونيستي بين متابوليسم بعد از زايمان و عملكرد توليدمثلي را روشن مي سازند.


هورمون لوتئيز كننده ( LH ) ، يك هورمون مهم و حياتي است كه به منظور دوباره برقرار سازي فعاليت تخمدان، رشد نهايي و بلوغ فوليكولهاي تخمداني، تخمك گذاري و ترشح تخمداني پروژسترون مورد نياز مي باشد. كمبود انرژي شديد ممكن است ترشح LH را تغيير دهد و در نتيجه، توسعه فوليكولي و تخمك گذاري را به تعويق بيندازد. تعادل منفي انرژي در ابتداي دوره بعد از زايمان، ممكن است كه به باروري پايين همراه با اثرگذاري منفي روي كيفيت فوليكولهاي تخمدان، در طول دوره توليدمثلي، منجر شود. بطور كلي، هر فوليكول، تقريباً 70 روز نياز دارد تا كامل شود و بصورت تخمك آماده گردد. فوليكولهايي كه با چنين شرايط نامطلوب انرژي روبرو مي شوند ( تعادل منفي انرژي شديد در دوره ابتدايي بعد از زايمان)، در اين مدت زمان تعيين شده (70روز)، آمادگي انجام وظايف خود را پيدا نمي كنند. گزارش شده است كه فوليكولهاي در حال رشد در گاوهايي كه كاهش شديد وزن را در طول 3 تا 5 هفته بعد از زايمان، بخود ديده اند، فوليكولهاي معيوبي هستند كه در طول دوره توليدمثلي ترشح پروژسترون را كاهش داده و باروري پاييني را ايجاد مي كنند.


بر اساس مطالب بالا، مشخص مي شود كه توليد شير، كمبود انرژي شديد و از دست دادن شرايط بدني با فاصله تا اولين تخمك گذاري، همبستگي مثبت و با نسبت آبستني به اولين سرويس، همبستگي منفي دارد. به اين ترتيب كه براي گاوها با توليد بالا، مدت زمان طولاني تري براي اولين تخمك گذاري بعد از زايمان لازم است، همچنين نسبت آبستني به اولين سرويس و در كل باروري، در گاوهاي پرتوليد پايينتر است. بنابراين استراتژي هاي تغذيه اي كه شروع تخمك گذاري بعد از زايمان را تسريع مي بخشند، مي تواند بر عملكرد توليدمثلي اثر مثبتي داشته باشد. بطوركلي، براي كاهش شرايط بدني از دست رفته و همچنين كاهش شدت تعادل منفي انرژي بعد از زايمان، به منظور افزايش باروري، راههاي متعددي وجود دارد. دو راه رسيدن به حداكثر تراكم انرژي در جيره غذايي گاوهاي شيري در ابتداي شيردهي ، عبارتند از :

 1ـ افزايش ميزان كربوهيدرات غير سلولزي جيره ( مثل ذرت با رطوبت بالا(

 
و 2ـ اضافه كردن چربي ( به عنوان مثال دانه كتان يا چربي عبوري (


افزايش كربوهيدرات غير سلولزي جيره مي تواند از طريق كاهش نسبت علوفه به كنسانتره و يا بوسيله تغذيه با غلات بيشتر، حاصل شود. هر چند كه، جيره با مقادير بالاي غلات ممكن است منجر به اسيدوز و كاهش چربي شير شود. از طرفي ديگر، ضميمه كردن چربي به منظور افزايش تراكم انرژي جيره، مي تواند غلظت كلسترول پلاسماي مورد نياز براي سنتز پروژسترون را افزايش دهد،كه در نتيجه منجر به توسعه باروري مي شود. علاوه بر اين، جيره گاوهاي خشك، در طول اواخر دوره خشكي ( 2-3 هفته آخر )، بايد به طور مناسب تنظيم شود تا اينكه گاوهاي خشك، شرايط بدني زيادي را از دست ندهند و دچار تعادل منفي شديد انرژي در هنگام زايمان نگردند.


با توجه به مطالب گفته شده، روشن است كه تغذيه رابطه نزديكي با توليدمثل دارد. از طرفي ديگر نيز، به علت پايين بودن وراثت پذيري بيشتر صفات توليدمثلي، پيشرفت ژنتيكي حاصل از انتخاب براي اين صفات به كندي حاصل مي شود و مي توان گفت كه در كل مديريت (عوامل محيطي مؤثر ) خصوصاً تغذيه نقش بيشتري را در مقايسه با ژنتيك در بازده توليدمثلي ايفا مي كند. كمبودهاي غذايي و فزوني يا نا متعادل بودن غذايي، همگي نشان داده اند كه مي توانند منجر به تغييرات توليدمثلي شوند. و تنها مشكل اصلي نامشخص بودن ميزان اين افزايش، كمبود يا عدم تعادل مي باشد كه توليدمثل راتحت تأثير قرار مي دهد. مطالعات و تحقيقات بيشتري بر روي گاوهاي شيري پرتوليد نياز است تا نقش تك‌تك مواد مغذي و اثرات متقابلشان بر روي عملكرد توليدمثلي روشن شود. در حال حاضر، بهترين توصيه، تهيه يك برنامه غذايي براي گاوهاي شيري است كه براي تمام مواد مغذي، بالانس شده باشد و تمامي نيازهاي غذايي دام را برطرف كند. با اين وجود، بايد خاطر نشان كرد كه تغذيه، تنها يكي از دلايل مشكلات و بيماريهاي توليدمثلي است. شرايط محيطي، تشخيص بموقع فحلي، زمان تلقيح مصنوعي و ذخيره و حمل اسپرم و رعايت اصول بهداشتي به هنگام زايش نيز مي توانند عملكرد توليدمثلي گله را تحت تأثير قرار دهند. برنامه هاي تغذيه اي مي توانند عملكرد ضعيف توليدمثلي ايجاد شده با مديريت ضعيف را اصلاح كنند.

منابع مورد استفاده:


1- Jordan, E.R., Interaction:Genetic and Reproduction, West Virginia University.
2-
Smith, R.D. and Chase, E.L., Nutrition and Reproduction, Cornell University,
http://www.wvu.edu/~ exten/infores/pubs/livepoul/dirm14.pdf.
3-
Ahmadzade, A., Effects of Nutrition on Reproduction in Dairy cows, Virginia polytechnic Institute and state University, http://www.dase.vt.edu/extension/nutritioncc/9655.html.
4-
Shaver, R.D. and Howard, W.T., Feeding Dairy Cows For Effective Performance,
http://cecommerce.uwex.edu/pdfs/NRC366.PDF.