« شناخت اصطلاحات غذايي »
وقتي شما در مورد تغذيه و مواد غذايي با همسايه تان، فروشنده مواد غذايي، دامپزشك يا متخصص پرورش دام صحبت مي كنيد مهم است كه هر دو به يك زبان صحبت نماييد و مفاهيم شخص ديگر را درك كنيد.
شما فهرستي از مفاهيم اصطلاحات رايج مواد غذايي را وقتي كه در مورد تغذيه در حال صحبت، يا در حال خواندن گزارشات آزمايشگاه ، مقالات يا بر چسب هاي غذايي هستيد، خواهيد يافت.
Acid Detergent fiber (ADF):
(الياف نامحلول در محلول پاك كننده اسيدي)
بخش فيبري، با قابليت هضم پايين علوفه مي باشد. ADF شامل لگنين و سلولز است.
علوفه هاي با ADF زياد نسبت به علوفه هايي كه سطح پايين تر ADF دارند از انرژي قابل پايين تري برخوردار مي باشند. با افزايش سطح ADF سطح انرژي قابل هضم كاهش مي يابد.
Acid Detergent Insoluble Nitrogen (ADIN) :
(ازت نامحلول در محلول پاك كننده اسيدي)
معيار مورد استفاده براي تخمين اثر حرارت دهي اضافي بر علوفه هاست . بخش ADIN درعلوفه هاي آسيب ديده در اثر حرارت ناشي از فرآيندهاي پلت كردن، سيلو كردن يا بسته بندي كردن علوفه هاي با ميزان رطوبت بالا، افزايش مي يابد. ADIN به بخشي از ازت كه به بخش فيبري راه يافته است اطلاق مي شود. و مي تواند به صورت درصدي از كل ماده خشك يا درصدي از ازت كل بيان شود.
Acid Detergent Insoluble Protein (ADIP):
(پروتئين نامحلول در شوينده اسيدي)
بخش پروتئين نامحلولي است كه به صورت درصدي از پروتئين كل بيان مي شود. اصولاً آسيب حرارتي قابليت دسترسي پروتئين خام را براي حيوان كاهش مي دهد. تخمين زده شد ه است كه 70 درصد از پروتئين همراه با فيبر براي حيوان غير قابل استفاده مي ماند.
By – Pass Protein : (پروتئين عبوري)
به طور كلي به بخشي از پروتئين غذا كه در شكمبه تجزيه نشد ه اما در شيردان (همچنين به عنوان پروتئين غير قابل تجزيه شكمبه اي و پروتئن عبوري نسبت داده شده است ) هضم شده اطلاق مي شود.
Carbohydrates: (كربو هيدرات)
تركيبات شيميايي شامل كربن، هيدروژن و اكسيژن هستند. اينها شامل قند، نشاسته، سلولز و ديگر مواد مرتبط مي باشند. كربوهيدرات منبع اصلي انرژي در غذاي دام محسوب مي شود.
Cellulose: (سلولز)
از عمده ترين مواد ساختماني در ديواره سلول هاي گياهي كه مي تواندن توسط ميكروارگانيسم ها در شكمبه استفاده شود، سلولز مي باشد.
Chclated Mineral: (مواد معدني كليت شده)
محصولات تهيه شده به صورت تجارتي كه شامل يك عنصر معدني ضروري در كمپلكس شيميايي با يك پروتئين، پپتيد يا يك اسيد آمينه است. تركيب سست شيميايي به شكلي است كه براي جذب روده قبل از اينكه جذب شوند مي گذرند. مواد معدني كليت شد به شكل آماده جذب اتلاف مي شوند و ادعا نمي شود كه براي جذب از لوله گوارش نياز به مهيا شدن داشته باشند.
Concentrates: (كنسانتره ها)
غذاهاي با انرژي بالا و فيبر پايين، براي مثال جو، يولاف، گندم، كنجاله كانولا، كنجاله سويا و ملاس.
Crude fiber: (فيبر خام)
يك روش شيميايي مورد استفاده براي توصيف بخش غير قابل هضم مواد گياهي مي باشد. هرچند بعضي از اين مواد مي توانند تا حدودي توسط ميكروارگانيسم ها در شكمبه هضم شوند. خوراكهاي با ميزان فيبر خيلي بالا و انرژي خيلي پايين و از ارزش زيادي ندارند. تجزيه كردن آن در خوراك نشخواركنندگان در حال كاهش است. اما براي تك معده اي ها هنوز به طور معمول استفاده مي شود.
Crude Protein: (پروتئين خام)
مقدار كل پروتئين موجود توسط كل ازت موجود در آن ماده محاسبه مي شود. در گزارشات آزمايشگاهي جدول هاي غذايي و بر چسب هاي غذايي از پروتئين خام استفاده مي شود. به طور متوسط پروتئين ها شامل 16 درصد ازت از طريق ضرب درضريب 25/6 به درصد پروتئين تبديل مي شود.
Digestible Energy (DE): (انرژي قابل هضم)
انرژي خام منهاي اتلاف انرژي از طريق مدفوع را انرژي قابل هضم مي گويند.
Digestible Protein (DP): (پروتئين قابل هضم)
مقداري از پروتئين خام كه توسط حيوان جذب شده است. ( پروتئين خام منهاي اتلاف پروتئين در فضولات ) را پروتئين قابل هضم گويند.
Digestion: (هضم)
به كل تغييرات اعمال شده بر غذا در لوله گوارش تا شكسته شدن محصول و جذب از طريق لوله گوارش جهت استفاده حيوان اطلاق مي شود.
Dry Matter: (ماده خشك)
وزن كل غذا منهاي وزن آب موجود در غذا
Equivalent crude protein from non- protein sources (ECP from NPS)
مقدار پروتئين خام از منابع غير پروتئيني (ECP از NPS )
مقادير تئوري پروتئين خام از تركيبات NPN : براي مثال اوره داراي 45 درصد ازت شامل 281 درصد پروتئين خام است. ( 281%= 25/6 × 45% )
Escape Protein: (پروتئين گذري)
به قسمت پروتئين عبوري مراجعه كنيد.
Feed Efficiency: (بازده خوراك)
پوند ( كيلوگرم ) غذاي مورد نياز براي توليد يك واحد محصول، نظير يك پوند ( كيلو گرم ) افزايش وزن بدن، يا يك پوند ( كيلوگرم ) شير يا دو جين تخم مرغ را بازده خوراك نامند.
Gross Emerge (GE): (انرژي ناخالص يا انرژي كل)
كل انرژي موجود در غذا توسط ميزان گرماي توليد شده وقتي كه يك غذا به طور كامل در بمب كالري متر اكسيد مي شود، تعيين مي گردد. اين معيار زماني كه انرژي ناخالص در غذاهاي رايج تا حدودي يكسان باشد مفيد نبوده، براي مثال GE دركاه يولاف مساوي است با GE در دانه يولاف.
Heat Damage: (آسيب حرارتي)
در نتيجه حرارت دادن غذا، اتصال ازت به بخش فيبري غذا تا حدودي يا به طور كامل باعث غيرقابل دسترسي شدن آن مي شود. همچنين انرژي قابل هضم ممكن است كاهش يابد و تأثير كلي آن باعث كاهش كيفيت و ارزش غذايي مي شود. به قسمت ازت نامحلول در شوينده اسيدي مراجعه كنيد.
Hemi – Cellulose: (همي سلولز)
بخش پلي ساكاريدي موجود در ديواره سلولي گياه مي باشد. اين تركيب مشابه سلولز بوده اما به طور جزيي در شكمبه قابل هضم است.
Invitro : (آزمايشگاهي)
به آزمايشهايي كه در لوله هاي آزمايش يا خارج از بدن موجود زنده انجام مي شود، گويند. مطالعه هضم مواد از طريق Invitro در آزمايشگاه انجام مي شود نه بر روي حيوان
Lignin: (لگنين)
يك ماده غير قابل هضم پيچيده كه در بخش هاي چوبي گياهان نظير چوبه بلال ، پوسته ها و بخش فيبري ساقه و برگ گياهان وجود دارد.
Mega caloric: (مگا كالري)
واحدي براي توصيف مقادير انرژي است . 1 مگا كالري ( M C A L ) = 1000 كيلوكالري ( K C A L ).
Metabolizable Energy (ME): (انرژي متابوليسمي)
انرژي كل منهاي ( اتلاق انرژي در فضولات، ادرار و گازهاي قابل احتراق « متا ن » )
Mg / kg: (ميلي گرم / كيلو گرم)
واحد بيان كننده غلظت است . اين همان قسمت ميليون ( P P M ) مي باشد. چون يك كيلو ، يك ميليون ميلي گرم است.
Moisture – free Basis: (بر پايه صد در صد خشك يا بدون رطوبت)
غلظت يك ماده مغزي در غذايي كه به طور كامل خشك است. بيان ميزان مواد مغزي در اين روش به ما اجازه مي دهد تا غذايي كه مقدار رطوبت متفاوت دارند را با هم مقايسه كنيم. براي تبديل مقادير صد در صد خشك به مقادري as- fed (همان طوري كه مصرف مي شود) از فرمول زير استفاده مي كنيم.
100/ مرطوب 100% * (خشك) مقدار آناليز شده= (A s- Fed)
مقدار آناليز شده
National Research council (NRC (Tables: (جداول انجمن ملي تحقيقات يا (NRC)
مجموعه جداول منتشر شده توسط انجمن ملي پژوهش هاي آكادمي ملي علوم (ايالات متحده) است كه مقاديري ازهر ماده مغذي مورد نياز يك حيوان را براي نگهداري،رشد و توليد به ما ارائه مي دهد.
Net Energy: (انرژي خالص)
انرژي كل منهاي (اتلاف انرژي درمدفوع، ادرار، گازهاي قابل احتراق و اتلاف حرارتي )
اين مقدار انرژي است كه حيوان براي نگهداري بدن، توليد گوشت، چربي يا پشم و انجام كار در اختيار دارد.
Neutral Detergent Fiber (NDF): (الياف نامحلول در محلول پاك كننده خنثي)
معمولاً ديواره سلولي نام دارد. NDF به سنجش سلولز، همي سلولز، گلنين، سيليس، تانن ها و كوتين ها اطلاق مي شود. يك ارزيابي دقيق از اجزاي فيبري غذا به ما مي دهد.
Nitrate poisoning: (مسموميت ازتي)
اثرات نا مطلوب متحمل شده بر گاو ناشي از مصرف مواد غذايي با نيترات يا نيتريت بالا است. ميكروبها در شبكه نيترات را به نيتريت تبديل مي كند. مسموميت وقتي رخ مي دهد كه نيترات به جريان خون جذب شده و هموگلوبين انتقال دهنده اكسيژن را به مِت هموگلوبين تغيير مي دهد كه در اين حالت نمي توان اكسيژن را از شش ها به بافت انتقال دهد و حيوان از كمبود اكسيژن رنج مي برد.
Non- Proteion Nitrogen (NPN): (ازت غير پروتئيني)
نيتروژني است كه از ديگر منابع پروتئيني تامين مي گردد و مي تواند توسط نشخوار كننده به پروتئين حيواني تبديل شود. منابع NPN تركيباتي مثل اوره ، بيورت و آمونياك هستند.
Nutrient: (مواد مغذي)
يك عنصر، تركيب يا گروهي از تركيبات مي توانند به عنوان يك ماده خوردني توسط حيوان استفاده شوند.
Organic Matter: (ماده آلي)
وزن كل غذا منهاي وزن ماده معدني (خاكستر) در غذا را ماده آلي نامند.
Palatability: (خوش خوراكي)
طعم مناسب و درجه قابليت پذيرفتن يك غذا براي دام.
PH:
درجه اسيدي يا قليايي يك محلول را PH مي گويند. نظير تخمير در سيلو، PH از حد خنــــــثي ( 7=PH ) كاهش مي يابد. سطح PH اسيديته و بيشتر از 7 قليايي مي باشد. تخمير بيشتر كه درسيلو رخ مي دهد، PH پايين تر مي رود.
PH پايين تر باعث اسيد بيشتر مي شود. حفاظت مناسب از سيلو به طور عمده به ميزان رطوبت و PH وابسته است. در سيلوي با رطوبت بالا( 60 تا 75 درصد) PHبايد زير 5/4 باشد. در سيلوي با رطوبت پايين تر از
( 50 درصد) PH ممكن است بالاتر باشد.
PPM:
اختصار براي قسمت در ميليون است. 1 ميلي گرم در كيلوگرم = PPM 1 =1پوند در ميليون پوند.
Probiotics: (پروبيوتيك ها)
در مقابل آنتي بيوتيك ها مي باشند. عملكرد يك پروبيوتيك بهبود در رشد و گسترش طبيعي جمعيت ميكروبي مطلوب در لوله گوارش و اجازه دادن به آنها جهت حفظ برتري بر ارگانيسم هاي نامطلوب مي باشد. يك پروبيوتيك مي تواند يك كشت زنده اي از گونه اي باكتريايي، يك محصول بي جان ( غير زنده ) ناشي از تخمير ميكروبي يا يك عصاره با منشاء گياهي مي باشد.
Proteins: (پروتئين ها)
تركيبات شامل كربن، هيدروژن ، اكسيژن ، ازت و بعضي موارد گوگرد و فسفر مي باشد. پروتئين ها از تركيبات مختلف اسيدهاي آمينه كه براي رشد، شيردهي و توليد مثل ضروري اند ساخته شده اند.
Rumen: (شكمبه)
نخستين و بزرگترين بخش معده حيوانات نشخوار كننده است.
Rumen Degradable Protein (RDP): (پروتئين قابل تجزيه در شكمبه)
بخشي از پروتئين مصرف شده كه در شكمبه هضم مي شود.
Rumen undegradable protein (RUP): (پروتئين غير قابل تجزيه در شكمبه)
بخشي از پروتئين مصرف شده كه در شكمبه هضم نمي شود.
Starch: (نشاسته)
جزء تركيبات هيدراتي موجود در ماده خشك دانه، شامل رشته هاي بلند از مولكولهاي گلوكز است كه به آساني توسط حيوان شكسته مي شود.
Supplement: (مكمل)
محصولي كه شامل سطوح بالايي از يك يا چند ماده مغذي است و براي تكميل يا پيشگيري از كمبود آن ماده مغذي تغذيه مي شود.
Total Digestible Nutrients (TDN): (كل مواد مغذي قابل هضم)
همه مواد مغذي قابل هضم كه شامل پروتئين ، چربي ، كربوهيدرات و فيبر است. اين تقريباً مقدار انرژي غذا را نشان مي دهد. يك كيلوگرم TDN برابر با 4/4 مگاكالري انرژي قابل هضم ( DE ) است.
Tress Minerals: (مواد معدني كم نياز)
عناصر معدني كه به مقدار كم براي استفاده حيوان مورد نياز است . مثل كبالت، يد، روي، منگنز و مس.
